لیست اختراعات فرامرز افشار طارمي
همانطور كه اشاره شد در اختراع حاضر توليد دي الكيل پراكسي دي كربنات ها به ويژه دي آلكيل پروكسيدهاي جامد در ميكروراكتور از واكنش آلكيل كلروفرمات با آب اكسيژنه و هيدروكسيد پتاسيم در حضور عوامل فعال سطحي و با استفاده از كمك حلال انجام ميشود. هيدروكسيد پتاسيم 30 درصد بعنوان كاتاليست واكنش استفاده ميگردد. حدود 50 درصد حجمي آب و 20درصد حجمي اتانول به عنوان كمك حلال و 4/1 درصد وزني Tween80 به عنوان عامل فعال سطحي به مخلوط هيدروكسيد پتاسيم و آب اكسيژنه اضافه ميگردد. 35/0 درصد وزني Span20 نيز به عنوان عامل فعال سطحي به آلكيل كلروفرمات اضافه ميگردد. مخلوطهاي آبي و آلي به صورت جداگانه با دبي هاي ورودي متفاوت از وروديهاي مشخص وارد ميكروراكتور ميشوند. Tween80 و Span20 با نسبتهاي 1 تا 4 ترجيحا 5/3-4 مورد استفاده قرار ميگيرند. با توجه به كاربرد اين عوامل فعال سطحي در پليمريزاسيون پليوينيل كلريد نيازي به جداسازي آنها از محصول نهايي وجود ندارد. دماي واكنش از ابتدا تا به انتها واكنش بين 60-50، ترجيحا 55-52 درجه مي باشد. مخلوط سوسپانسيون كه حاوي محصول جامد سفيد رنگ ميباشد از ميكروراكتور به راكتور با دماي 7-10 درجه سانتيگراد مجهز به PH متر وارد ميشود و PH مخلوط با اسيد هيدروكلريك 2 درصد در حدود 7-8 ثابت نگه داشته ميشود. درنهايت محصول با آب مقطر شستشو داده ميشود و به كمك روش سانتريفيوژ جداسازي ميگردد و در دماي 25 درجه سانتيگراد در خلا خشك ميشود. خلوص ماده توليدي بالاي 5/99 درصد مي باشد و راندمان توليد ماده 98 درصد مي باشد. CH3-(CH2)15-O-CO-O-O-CO-O-(CH2)15-CH3 + NaCl + 2H2O → CH3-(CH2)15-O-CO-Cl + 2NaOH + H2O2
درخت سان ها پليمرهايي با ساختار سه بعدي و شاخه هاي فراوان هستند. حضور اين شاخه ها موجب مي گردد كه عملكرد سطحي و انطباق پذيري اين مولكول ها بسيار زياد گردد. يكي از كاربردهاي بالقوه براي پليمرهاي پرشاخه در زمينه مهندسي شيمي مي باشد. استفاده از پليمرهاي پرشاخه در فرايند هاي جداسازي شامل تقطير استخراجي، استخراج با حلال، جذب، غشا يا كروماتوگرافي مي تواند باعث صرفه جويي چشم گيري از هزينه ها شود. در اين طرح پليمر پرشاخه فعال نوري با گروه هاي انتهايي آمين و از طريق پليمريزاسيون تراكمي دو ماده اوليه اسيد دوعاملي( دي اسيد)، تري آمين سنتز شده است.
امروزه، به دنبال تامين انرژي از منابع تجديدپذير، نياز به سلول¬هاي خورشيدي بيش از گذشته احساس مي-شود. در سلول¬هاي خورشيدي پليمري كه توانايي كاربرد در سطح¬هاي منحني را دارند، الكترود شفاف و رسانا نيز بايد منعطف باشد. اكسيد قلع اينديوم كه اكنون مرسوم¬ترين الكترود شفاف و رسانا به شمار مي¬رود، شكننده، گرانقيمت و ناپايدار است؛ از طرف ديگر منابع تامين اينديوم محدود و رو به اتمام مي¬باشد. گرافن ماده¬اي دوبعدي با ضخامت يك لايه اتم كربن با اتصالات هيبريدي SP2 است كه در آن چهارمين الكترون پيوندي كربن بهعنوان الكترون آزاد باقي مانده است و به علت رسانايي بالا و شفافيت قابليت جايگزيني ITO را دارد. به دنبال جايگزين كردن اكسيد قلع اينديوم در ساختار سلول خورشيدي پليمري، در اين پژوهش از تركيب اكسيدگرافن كاهش¬يافته تهيه شده به روش هامر پيشرفته، نانولوله¬هاي¬ كربني به همراه نانوذرات طلا استفاده شد. نتايج حاصل از آزمون¬هاي FT-IR، SEM و UV-Vis به خوبي نشان دهنده تشكيل ساختار مورد نظر هستند. مشاهده شد كه ساختار بهينه براي كاربرد در سلول خورشيدي داراي مقاومت سطحي kΩ/sq 0.83 و شفافيت 76% است. از الكترود شفاف و رساناي حاصل در ساخت سلول خورشيدي پليمري استفاده گرديد. سلول خورشيدي منعطف با الكترود شفاف و رسانا طراحي شده، در بهترين حالت داراي بازده تبديل انرژي % 0.32 بود.
در اين تحقيق ابتدا بطري آب معدني ضايعاتي آسياب گرديد و به پرك تبديل شد. پركهاي حاصله تحت واكنش گلايكوليز در حضور كاتاليزور استات منگنز و نسبت مولي متفاوت دي اتيلن گلايكول (DEG) بر محدوده ي دمايي 190 تا 210 درجه سانتي گراد و فواصل زماني متفاوت تجزيه گرديد. آزمون آناليز گروههاي انتهايي جهت تعيين ارزش هيدروكسيلي نمونه ها صورت گرفت. از روي نتايج حاصل، ميزان پيشرفت واكنش و متوسط عددي جرم مولكولي و توزيع آن، تحت آزمون كروماتوگرافي ژل تراوايي (GPC) قرار گرفتند. نمونه بهينه در مرحله گلايكوليز از مقايسه ي نتايج آزمون هاي فوق انتخاب شد. در مرحله ي بعد، نمونه ي بهينه ي بدست آمده از مرحله ي قبل با متوسط عددي وزن مولكولي Mn=650g/mol با پلي كاپرولاكتون از طريق واكنش حلقه گشا روي گروههاي انتهايي هيدروكسيل اليگومرهاي PET در دماي 150C و كاتاليزور DBTL و نسبت مولي مختلف از پلي ال / پلي كاپرولاكتون واكنش پليمريزاسيون را انجام دادند تا به به صورت محلول در حلال هاي آلي در آيند و رفتار ترموپلاستيك از خود نشان دهند. در مرحله ي بعد پلي يورتان ها از واكنش پلي استر اليگومرهاي مرحله ي قبل با هگزا متيلن دي ايزوسيانات HMDI در دماي 80C و كاتاليزور DBTL و نسبت هاي مولي مختلف از NCO/OH در مدت زمان 4 ساعت سنتز شدند. ساختار شيميايي اين پلي يورتان ها از طريق آزمون FT-IR مورد بررسي قرار گرفته است. خواص حرارتي پلي يورتان ها نيز از طريق TGA,DSC مورد بررسي قرار گرفته است. Tg اين پلي يورتان ها در محدوده ي 38/2c- تا 19/7c- قرار دارد كه بيانگر رفتار الاستومري در دماي محيط مي باشد. پلي يورتان هاي سنتز شده از ضايعات PET داراي دما تخريب بالا در محدوده ي 180C تا 210C مي باشد كه داراي خواص حرارتي مناسب هستند.
يكي از راهكارهاي مناسب هنگام نياز به ترميم بخشهاي اسكلتي، استفاده از كلسيم فسفاتها مي باشد كه جزء گروه سراميكهاي زيست فعال هستند. بيوسراميكها و بنابراين كلسيم فسفاتها موادي بسيار زيست سازگار هستند كه توانايي تشويق و هدايت استخوان سازي را نيز دارا مي باشند و از موادي ساخته شده اند كه بيشترين تشابه به اجزاي معدني استخوان را دارند بنابراين سيمانهاي هيدروليك با قابليت خودگيرش تهيه شده از آنها، كانديدهاي مناسبي براي بازسازي استخوان مي باشند. از آنها به عنوان پركننده استخواني، انتقال دهنده مولكولهاي زيستي و داروها و پوشش ايمپلنتها در ترميم عيوب استخواني استفاده مي شود. متاسفانه استحكام مكانيكي كم، زمان گيرش طولاني ، قابليت تزريق پذيري پايين و از هم گسيختگي آنها در حين گيرش در مواجه با مايعات فيزيولوژيك، كاربرد آنها را محدود كرده و از آنها در مكانهايي كه زياد تحت بار نيستند استفاده مي شود. بدين علت استفاده از پليمرها در ساخت اين سيمانها به منظور غلبه بر برخي از اين كاستيها مورد توجه قرار گرفته است. در اين تحقيق ، سيمان كامپوزيتي كلسيم فسفات - هيالورونيك اسيد بوسيله اختلاط فاز پودري شامل تترا كلسيم فسفات و دي كلسيم فسفات با فاز مايع شامل محلولي از هيالورونيك اسيد با غلظتها و وزن مولكولي متفاوت به دست آمد بدين صورت كه خمير اوليه به درون قالبهاي تفلوني ديسكي شكل (به قطر 6mm و ارتفاع 12mm ريخته شد تا گيرش يابد. استحكام فشاري نمونه هاي خارج شده از قالب پس از 24 ساعت قرارگيري در اينكوباتور 37c و 100 درصد رطوبت اندازه گيري شد و تست تزريق پذيري بر روي خمير سيمانها انجام گرفت. تغييرات فازي در تركيب سيمانف تغييرات ايجاد شده در گروههاي شيميايي موجود در سيمان و همچنين ريز ساختار آن قبل و پس از قرارگيري نمونه ها در محلول شبيه سازي شده با مايعات بدن (SBF) در يك بازه زماني 21 روزه، به ترتيب با استفاده از پراش اشعه ايكس XRD، طيف سنجي مادون قرمز (FTR) و ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM) مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دادند كه استحكام فشاري و تزريق پذيري در سيمانهاي كامپوزيتي به ميزان چشمگيري افزايش يافته است. نتايج XRD و FTIR تبديل فازهاي اوليه (واكنشگرها) با گذشت زمان به فاز آپاتيتي را تاييد كردند و تشكيل كريستالهاي سوزني شكل هيدروكسي آپاتيت و ساختار متخلخل با گذشت زمان در تصاوير SEM كاملا مشهود است.
پليمريزاسيون ميني امولسيوني يكي از روش هاي مهم پليمريزاسيون مي باشد كه توجه زيادي را در صنايع مختلف به خود جلب كرده است پليمرهاي توليد شده با اين روش كاربرد وسيعي در صنايع رنگ، پوليش، مواد غذايي، مواد آرايشي و بهداشتي و پاك كننده ها دارد. يكي از جديدترين و مهم ترين كاربردهاي پليمرهاي ميني امولسيوني در دارو رساني كنترل شده براي درمان بيماري هاي صعب العلاج در پزشكي مي باشد. يك امولسيون در واقع تعليقي پايدار از ذرات با اندازه مشخص در يك مايع است. دو جزء غير قابل امتزاج خالص نمي توانند به تنهايي با يكديگر يك امولسيون تشكيل دهند. براي اينكه يك تعليق به اندازه اي پايدار باشد كه بتوان آن را يك امولسيون ناميد بايد جزء سومي در سامانه وجود داشته باشد كه بتواند پايداري مورد نياز را تامين نمايد كه اين پايداري مي تواند از چندين دقيقه تا چند سال باشد. اين جزء سوم عامل امولسيون ساز يا امولسيفاير ناميده مي شود كه معمولا يك ماده فعال سطحي است. پليمرهاي توليد شده با روش ميني امولسيوني ابعادي نانومتري داشته و داراي توزيع اندازه ذرات باريكي هستند به همين دليل تمايل روز افزوني به توليد اين نوع پليمرها درصنايع مختلف به وجود آمده است.
موارد یافت شده: 14